گالیلئو گالیله در سال 1564 در ایتالیا به دنیا آمد. او به همراه خانواده اش در شهر پیزا زندگی می کرد. این شهر در شمال ایتالیا نزدیک دریا واقع است. وی دو برادر و چهار خواهر داشت و بزرگ ترین فرزند خانواده بود. در 1572به مدرسه رفت. پدرش اصرار داشت که او تمام تلاش خود را به کار گیرد و در آینده یک پزشک شود. گالیله باهوش ترین شاگرد کلاس بود؛ او کارهای عملی را به خوبی انجام می داد. نقاشی کردن تصاویر را دوست می داشت و از نواختن موسیقی لذت می برد. گاهی نیز برای خود اسباب بازی های خاصی می ساخت. مثلاً ماشین کوچکی که می توانست اشیای سنگین را از زمین بلند کند.
شب ها بیرون اتاق می نشست و به آسمان می نگریست. ذهن جوانش پر از اندیشه های عجیب و غریب و سؤالاتی بود که پاسخ آن ها را نمی دانست. آیا دنیای ما شبیه ماه است؟ ستاره ها به ما نزدیک تر هستند یا خورشید؟ و ... معلمان مدرسه نمی توانستند پرسش های او را پاسخ دهند. پدرش به او قول داد که وی را به مدرسه ی مشهوری در والومبروسا، نزدیک فلورانس بفرستد و معتقد بود که گالیله پاسخ سؤالات خود را در آن جا خواهد یافت. خانواده ی گالیله پیزا را ترک کردند و در فلورانس اقامت گزیدند. گالیله مدرسه ی جدید خود را دوست نداشت؛ اما عاشق فلورانس بود و آن را شهری شگفت انگیز می دانست.
رودخانه ی آرنو از وسط شهر می گذشت. درکنار رودخانه، ساختمان هایی زیبا وجود داشتند و پل هایی نیز بر آن بنا شده بودند. رودخانه از فلورانس به پیزا می رفت و سپس به دریا می رسید. ایتالیا در آن ایام یک کشور نبود و ایالات مختلفی داشت. فلورانس، ونیز، میلان، ناپل و رم مراکز ایالات مهم آن بودند. پاپ در رم زندگی می کرد. وی رهبر کلیسای کاتولیک رمی بود. این کلیسا، پیش از سال 1500، تنها کلیسای اروپای غربی بود و بنابر این قدرتی عظیم داشت. مدت ها بعد بسیاری از کشورها، خود را از قدرت این کلیسا آزاد کردند و کلیسا های مربوط به خود را تشکیل دادند. انگلستان ، هلند ، دانمارک ، سوئد و نیمی از ایالات آلمان در میان آن ها بودند. اما در ایتالیا و در زمان گالیله، کلیسا هنوز قدرت بسیاری داشت. مدرسه ها و دانشگاه ها در اختیار کلیسا بودند و کلیسا بعضی از اندیشه های دانشمندان را نمی پسندید و اجازه ی تعلیم آن ها را نمی داد. فلورانس و پیزا در ایالت توساکانی قرار داشتند. دوک بزرگ توساکانی، مالک این ایالت بود. وی در فلورانس می زیست و یکی از اعضای خاندان مدیسی بود. مدیسی ها مدت سی صد سال فرمانروای فلورانس بودند.
دوک های بزرگ از اندیشه های تازه استقبال می کردند و از دوستان خوب گالیله به شمار می آمدند. سال های 1400 تا 1600 سال های مهمی در تاریخ اروپا بودند. نقاشان و دانشمندان، در کار به وجود آوردن ایده های نو و معلمان و نویسنگان در حال اندیشیدن در مسائل جدید بودند. بهترین نقاشان و دانشمندان، در ایتالیا زندگی می کردند. بسیاری از افراد نیز از کشورهای مختلف تمایل داشتند تا در دانشگاه های ایتالیا به تحصیل مشغول شوند. البته در بعضی از ممالک، نقاشان، زندگی سختی داشتند. اما در ایتالیا پاپ ها و خانواده های بزرگ، آن ها را کمک می کردند. نقاشان نیز اغلب بهترین تصاویر خود را درکلیسا ها و خانه های مردمان بزرگ نقاشی می کردند. پیش از سال 1400، بهترین نقاشان و نویسندگان اروپا در فلورانس بودند. نویسندگان معروفی چون دانته و بوکاچیو و نقاشان بزرگی مانند لئونار دو داوینچی ، میکلانژ و بوتیچلی. لئوناردو بسیار فقیر بود. لورنز فرمانروای ایالت مزبور او و بسیاری از نقاشان و نویسندگان دیگر را تحت حمایت خود قرار داد. گالیله نیز مانند لئوناردو تنگ دست بود و نیاز به حامی ثروتمندی داشت. اما مانند لئوناردو نقاش نبود و تنها اندیشه هایی طلایی داشت، که هنوز در سرش بودند.
گالیله دوستی داشت که معلم مدرسه ی پیزا بود و به کمک این مرد، توانست به دانشکده ی پیزا راه پیدا کند. طولی نکشید که تمام معلمان دانشکده اورا شناختند و البته برخی از آن ها بنای مخالفت با وی را گذاشتند. زیرا معمولاً سؤالات گالیله فراتر از هوش آن ها بود. گالیله اندیشه های معلمان خود را که بر اساس عقاید ارسطویی شکل گرفته بود، نمی پسندید و می گفت: " ارسطو دو هزار سال پیش زندگی می کرد و از آن زمان تاکنون، چیزهای بسیاری تغییر کرده اند. حقایق تغییر نمی کنند، می دانم. اما ارسطو مرتکب اشتباهاتی شده است. وی تنها گوشه ی کوچکی از دنیا را می شناخت. انسان ها همواره حقایق تازه ای را کشف می کنند. باید از زندگی هم، بیاموزیم و تنها نمی توان از کتاب ها آموخت ".
بسیاری از استادان، از این که وی این چنین سخن می گفت، خشمگین بودند. رهبران کلیسا نیز به شدت از عقاید ارسطو حمایت می کردند و هیچ گونه مخالفتی را در برابر این عقاید نمی پذیرفتند؛ اما پاسخ کلیسا گالیله را قانع نمی کرد و می گفت:" کلیسا دستور می دهد؛ اما برهان نمی آورد. در این ایام، افراد خود شروع به تفکر کرده اند و نمی توان آن ها را وادار به پذیرش عقایدی خاص کرد. باید اندیشه ها را برای آن ها توضیح داد و برای پاسخ دادن مناسب به سؤال ها، آماده بود ". زندگی گالیله پر از پرسش بود. کوشش می کرد خود به آن ها پاسخ گوید و اگر امکان داشت، پاسخ ها را با استفاده از تجربه به دست می آورد. مایل به توزین اشیا و اندازه گیری آن ها بود. عادت داشت بگوید: " آموزگار من ارشمیدس است. وی نیز مانند ارسطو ، مدت ها پیش می زیست؛ اما درستی اندیشه های خود را با آزمایش می آزمود ".
گالیله دانشمندی واقعی بود. او همواره مایل به آزمون کردن اندیشه های خود بود و می گفت : " ابتدا آن ها را با اعداد بررسی می کنم، سپس به بررسی آن ها با استفاده از حواسم می پردازم. آن گاه، اگر پاسخ ها در هر دو روش یکسان بودند، به احتمال زیاد اندیشه هایم صحیح خواهد بود ". و در ادامه مثالی می آورد و این طور توضیح می دهد که: به یک کوزه و جعبه بنگرید. یکی گرد و دیگری مربع شکل است. در کدام یک مقدار بیش تری شن جای می گیرد؟ می توان با خط کش اندازه گرفت و پاسخ را با عدد به دست آورد، اما اعداد خطا می کنند. آن ها را یک بار با شن و بار دیگر بدون شن وزن می کنیم؛ اما از اعداد نیز برای این منظور استفاده می کنیم و نیز می توانیم کوزه را با شن پر کرده و در جعبه خالی کنیم. این کار، پاسخی واضح را بدون استفاده از اعداد، به دست می دهد. البته گالیله به مسائل دیگری نیز فکر می کرد؟ چرا اشیا به زمین می افتند؟ چرا به آسمان نمی روند؟ چرا کشتی های سنگین روی آب باقی می مانند؟ باهوش ترین استادان آن ایالت هم نمی توانستند به او پاسخ دهند. وی مجبور بود خود پاسخ ها را جست و جو کند. البته همیشه جوابی برای آن ها نمی یافت. این سؤال ها بسیار مهم بودند. دانشمندان صد سال بعد نیز در جست و جوی پاسخ بعضی از این سؤال ها بودند.
گالیله، اغلب به کلیسای بزرگ پیزا می رفت. وی هنرمند خوبی نبود؛ اما تصاویر و مجسمه ها را دوست می داشت. در ضمن، در آن جا به راحتی به تفکر می پرداخت. روزی هنگامی که در کلیسا نشسته بود، چراغی تو جهش را جلب کرد. چراغ به طناب بلندی آویزان بود. در حالی که به آن می نگریست، کودکی آن را روشن کرد. چراغ حرکت می کرد و از یک طرف به طرف دیگر تاب می خورد. این واقعه غیر معمول نبود. اشیاء، در صورتی که با طنابی آویزان باشند، غالباً تاب می خورند. اما وی با توجهی خاص، به حرکت آن می نگریست. اندیشید: " عجیب است !ِ هر تاب، زمان یکسانی طول می کشد ". چراغ راهل داد و بار دیگر نگاه کرد. تاب ها ابتدا بلند بودند. سپس کوتاه تر شدند؛ اما زمان رفت و برگشت تاب های کوتاه و بلند یکسان بود. گالیله تصمیم داشت مطمئن شود و زمان هر تاب را به دست آورد. باخود گفت: " ساعتی در کلیسا نیست؛ پس با نبضم این کار را انجام می دهم ". وی در کار آموختن علم پزشکی بود و کاربرد نبض را می دانست. معلمش گفته بود : " مچ دستت را لمس کن، نبض را حس خواهی کرد. نبض در حال تلمبه زدن خون بدن انسان است. اگر نشسته باشید، به آهستگی این کار را انجام می دهد. اگر بدوید، به سرعت تلمبه خواهد زد. و درصورتی که بیمار باشید، نبضتان سریع می زند ". بنابر این گالیله نبض خود را گرفت و به تاب های چراغ کلیسا نگاه کرد. درست بود؛ هر تاب به زمانی یکسان نیاز داشت. آن گاه به خانه بازگشت. طناب و قطعه ی آهن سنگینی برداشت. یک سرطناب را به آهن بست و آن را تاب داد. سپس به بررسی حرکت پرداخت. تاب ها از نبضش آهسته تر بودند. با خود گفت: " نبضم در هر دقیقه، هفتاد و دو بار می زند. شاید در صورتی که از طناب کوچک تری استفاده کنم ، حرکت تابها تندتر شود." به بررسی این اندیشه پرداخت و آن را صحیح یافت . اکنون تاب ها سریع تر از نبضش بودند.
چندین بار آزمایش کرد. سرانجام طناب در هر دقیقه، هفتاد و دو مرتبه تاب خورد. اندیشید : " این ایده می تواند در کار پزشکی مفید باشد ". ماشین کوچکی ساخت و از این ایده در آن استفاده کرد. این وسیله را در اختیار استادان خود قرار داد و به آن ها گفت: طناب را به بالای ماشین بپیچید و آهن را به انتهای آن ببندید، و آن را تاب دهید. اگر طناب کوتاه تری خواستید، آن را بپیچید و اگر طناب بلندتری نیاز دارید، آن را باز کنید. بر روی طناب علامتی وجود دارد و روی ماشین اعدادی هستند. هنگامی که علامت مزبور کنار عدد هفتاد و دو باشد، طناب در هر دقیقه، هفتاد ودو بار تاب می خورد. هنگامی که کنار عدد هشتاد باشد، هشتاد بار تاب خواهد خورد. این طناب، پاندول ماشین مورد بحث است، که باید به طور آزاد آویزان باشد و تاب بخورد. هنگامی که پاندول در حال تاب خوردن است، ماشین را حرکت ندهید ". با این وسیله، طبیب می تواند نبض انسان را با سرعت و دقت اندازه گیری کند. گالیله تعدادی از این ماشین ها را در اختیار پزشکان قرارداد. در سال 1607 طبیبی در دانشگاه پادوآ کتابی درباره ی کار خود نوشت و تصاویری از ماشین های گالیله را در آن نشان داد. در آن زمان تنها ساعت های بزرگ دیواری که به درستی هم زمان را نشان نمی دادند، موجود بودند. بنابر این این وسیله برای پزشکان بسیار مفید بود.
آن گاه با توجه به اولین پاندول، ایده هایی به ذهنش رسید. وی برای پاندول جدیدش، از طناب استفاده نکرد. او می دانست اگر طنابی را زیاد بکشد، بلندتر می شود. بنابر این از فلز سبکی استفاده کرد. میله ی نازکی از این فلز را انتخاب و قطعه آهن کوچکی را به انتهای آن وصل کرد. با خود اندیشید: " می توان آهن را در امتداد میله بالا برد و آن را در هر مکانی بر میله نصب کرد. هنگامی که آهن در انتهای میله است، میله به آهستگی تاب خواهد خورد. هنگامی که بالاتر باشد، تاب ها تندتر می شوند و در بالاترین نقطه بسیار سریع تر خواهند شد ". سپس قطعه آهن بزرگی را به طنابی بست و طناب را دور چرخی پیچید. آهن طناب را پایین کشید و چرخ را به گردش در آورد. چرخ دندانه دار بود. البته وجود این دندانه ها دلیل خاصی داشت. گالیله دلیلش را برای دوستان خود توضیح داد: " پاندول دارای زبانه ی کوچکی است و این زبانه، روی یکی از دندانه های چرخ قرار می گیرد. زمانی که چرخ می چرخد، این زبانه را به طرف بیرون هل می دهد. به این ترتیب، پاندول در یک طرف تاب می خورد و هنگامی که بر می گردد، زبانه روی دندانه ی بعدی قرار می گیرد. سپس چرخ بار دیگر آن را به بیرون هل می دهد. به این ترتیب زبانه بر هر دندانه، یکی بعد از دیگری، قرار می گیرد و هر دندانه، آن را بار دیگر به بیرون هل می دهد. بنابر این، چرخ به آهستگی می گردد و نمی تواند خیلی سریع یا خیلی کند بچرخد؛ زیرا هر تاب پاندول، زمان یکسانی را اختیار می کند". یکی از دوستانش پرسید: " کار ساعت کامل چگونه است؟ " گالیله پاسخ داد: "هنوز آن را نساخته ام؛ اما این چرخ، چرخ های بزرگ تری را می گرداند و آن ها عقربه های ساعت را به حرکت در می آورند. ساعت مورد بحث، زمان صحیح را نشان خواهد داد؛ زیرا تاب های پاندول ، هیچ گاه تغییر نمی کنند".
گالیله هیچ گاه ساخت ساعت خود را تمام نکرد؛ چون با آزمایش های مختلفی سرگرم بود. او نیز مانند لئوناردو اندیشه های شگفت انگیز بسیاری داشت؛ اما تنها تعداد کمی از آن ها را عملی کرد. لئوناردو تصاویر هواپیما را رسم کرد؛ اما هواپیمایی نساخت. گالیله تصاویر ساعتش را نیز کشید و در گزارشی، آن ها را تشریح کرد. چند سال بعد، یک دانشمند هلندی به نام هویگنس با استفاده از گزارش های گالیله، ساعت کامل را ساخت. ساعت مزبور، اولین ساعت با پاندول بود. پس از آن زمان، ساعت های متفاوتی ساخته شدند و هنوز هم ساخته می شوند. امروزه بسیاری از ساعت ها با الکتریسیته کار می کنند و در صورت قطع جریان، آن ها نیز متوقف می شوند.
ساعت هایی از نوع ساعت گالیله متوقف نمی شوند و زمان صحیح را نیز نشان می دهند. بعضی از آن ها بیش از دویست سال کار کرده اند. شما نیز می توانید یک پاندول بسازید. قطعه ی آهنی را به طنابی ببندید و اجازه دهید تاب بخورد. آن گاه نبض خود را بگیرید. آیا نبض شما در دقیقه، هفتاد و دو بار می زند؟ آیا از پاندولتان آهسته تر است؟ هنگامی که به آزمایش افکار تان می پردازید، گالیله را نیز به یاد داشته باشید. چگونه غذا ها را امتحان می کنید؟ آن ها را می بویید و می چشید؟ از بینی، دندان ها و زبانتان استفاده می کنید؟ به همین ترتیب، می توان بسیاری از اشیا را با دست ها و چشم ها امتحان کرد. بنابر این، تنها از اعداد روی کاغذ استفاده نکنید. اشیا را وزن کنید و آزمایش ها را درست و کامل انجام دهید.
منبع
مجله ریاضی برهان
هدف
ریاضیات علم نظم است و موضوع آن یافتن، توصیف و درک نظمی است که در وضعیت های ظاهرا پیچیده نهفته است و ابزارهای اصولی این علم ، مفاهیمی هستند که ما را قادر می سازند تا این نظم را توصیف کنیم .
دکتر دیبایی استاد ریاضی دانشگاه تربیت معلم تهران نیز در معرفی این علم می گوید: علم ریاضی، قانونمند کردن تجربیات طبیعی است که در گیاهان و بقیه مخلوقات مشاهده می کنیم . علوم ریاضیات این تجربیات را دسته بندی و قانونمند کرده و همچنین توسعه می دهند.
دکتر ریاضی استاد ریاضی و رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز در معرفی این علم می گوید: ریاضیات علم مدل دهی به سایر علوم است. یعنی زبان مشترک نظریات علمی سایر علوم ، علم ریاضی می باشد و امروزه اگر علمی را نتوان به زبان ریاضی بیان کرد، علم نمی باشد.
اهداف گرایش های مختلف این رشته عبارتند از:
1- ریاضی کاربردی :
هدف از این شاخه تربیت کارشناسی است که با اندوخته کافی از دانش ریاضی، توانایی تحلیل کمی از مسائل صنعتی، اقتصادی و برنامه ریزی را کسب نموده، توان ادامه تحصیل در سطوح بالاتر را داشته باشد.
2- ریاضی محض :
هدف از این شاخه ریاضی، تربیت متخصصان جامع در علوم ریاضی است که آمادگی لازم برای ادامه تحصیل در جهت اشتغال به پژوهش و نیز انتقال علم ریاضی در سطوح دانشگاهی را داشته باشند. آشنایی با تجزیه و تحلیل مسائل در قالب ریاضی و مدل سازی ریاضی نیز از اهداف دیگر شاخه ریاضی محض است.
3- ریاضی دبیری:
هدف از شاخه دبیری تربیت دبیران و کارشناسان متخصص آموزش ریاضی است که پاسخگوی نیازهای آموزش و پرورش کشور در سطوح پیش دانشگاهی باشند.
ماهیت :
ریاضیات بر خلاف تصور بعضی از افراد یکسری فرمول و قواعد نیست که همیشه و در همه جا بتوان از آن استفاده کرد بلکه ریاضیات درست فهمیدن صورت مساله و درست فکر کردن برای رسیدن به جواب است و برای به دست آوردن این توانایی ، دانشجو باید صبر و پشتکار لازم را داشته باشد تا بتواند حتی به مدت چندین ساعت در مورد یک مساله ریاضی فکر کرده و در نهایت با ابتکار و خلاقیت آن را حل کند
فارغ التحصیلان این رشته می توانند پس از پایان تحصیلات، در ادارات دولتی برای مسوولیتهایی که به نوعی با تجزیه و تحلیل مسائل سروکار دارند، در بخش خصوصی در اموری همانند طراحی سیستمها در امر بهینه سازی و بهره وری ، در بخش صنعت برای اموری همانند مدل سازیهای ریاضی و در آموزش و پرورش و ... ، مسوولیتهای متفاوتی را به عهده گیرند.
گرایش های مقطع لیسانس :
رئیس اتحادیه بین المللی ریاضیدانان جهان در یازدهمین اجلاس آکادمی جهان سوم که اخیرا در تهران برگزار شد، عنوان کرد که بهتر است بگوییم ریاضیات و کاربردهای آن، نه اینکه ریاضیات را به محض و کاربردی تفکیک کنیم چرا که به اعتقاد ریاضیدانها هیچ مقوله ریاضی نیست که روزی کاربردی برای آن پیدا نشود.
ریاضیات محض بیشتر به قضایا و استدلالها ، منطق موجود در آنها و چگونگی اثباتشان می پردازد اما در ریاضیات کاربردی چگونه استفاده کردن و به کارگرفتن قضایا، آموزش داده می شود، به عبارت دیگر در این شاخه، کاربرد ریاضیات در مسائل موجود در جامعه بیان می گردد
وقتی صحبت از ریاضی محض می شود نباید تصور کرد که تنها باید در گوشه ای نشست و به حل مسائل ریاضی پرداخت بلکه این علم ، بخصوص در مدارج بالا، ارتباط نزدیکی با طبیعت دارد به عبارت دیگر ایده های ریاضی از ذهن پژوهشگران نمی روید بلکه ریاضیدانها غالبا الهام خود را از طبیعت می گیرند و به قول ژان باپتیت فوریه ریاضیدان مشهور قرن نوزدهم فرانسه تعمق در طبیعت، پربارترین منابع اکتشافات ریاضی است.
عموما ریاضیات کاربردی به شاخه ای از ریاضی گفته می شود که کاربرد علمی مشخصی داشته باشد برای مثال در اقتصاد، کامپیوتر، فیزیک و یا آمار و احتمال کاربرد داشته باشد و ریاضی محض نیز به شاخه ای گفته می شود که به نظریه پردازی ریاضی می پردازد اما باید توجه داشت که امروزه این دو گرایش آن چنان در هم ادغام شده اندکه مرزی را نمی توان بین آنها مشخص کرد.
زیا گاه یک تئوری کاملا محض وارد مرحله کاربردی شده و چون در عمل با مشکل روبرو می شود، بار دیگر به حوزه تئوری برمی گردد و در نهایت پس از رفع نقایص، دوباره وارد مرحله کاربردی می شود. یعنی یک تعامل و ارتباط دوجانبه ای بین ریاضی کاربردی و محض وجود دارد و هریک از این دو شاخه، از تجربیات شاخه دیگر به بهترین نحو استفاده می کند و به همین دلیل یک ریاضیدان موفق باید از هر دو شاخه اطلاع داشته باشد.
معرفی مختصری از درسهای تخصصی گرایش ریاضی کاربردی
ریاضیات گسسته :
هدف از این درس، آشنایی با زمینه های مختلف ریاضیات گسسته و کاربردهای آن با تاکید بر اثبات و ارائه الگوریتمهای مناسب است. سرفصلهای این درس عبارتنداز : معادله تفاضلی و رابطه بازگشتی ، تابع مولد، اصل شمول و طرد، گراف و ماتریس، تطابق و دیگر کاربردهای گراف، جبربول و کاربردهای آن و آشنایی با طرحهای بلوکی، مربع لاتین، صفحه های تصویری ، کدگذاری و رمزنگاری.
برنامه سازی پیشرفته :
در این درس، دانشجویان به مباحثی همچون برنامه سازی صحیح ، مستند سازی برنامه ها ، برنامه سازی ساخت یافته، آشنایی با زبان دوم برنامه سازی و مقایسه آن با زبان اول، اشکال زدایی و آزمایش برنامه، حصول اطمینان از صحت برنامه ها ، الگوریتمهای غیر عددی شامل : پردازش رشته ها، روشهای جستجو و مرتب کردن ، آشنایی مقدماتی با کامپایلرها و دیگر برنامه های مترجم، اجرای طرحهای بزرگ و ... می پردازند.
آنالیز عددی :
هدف از این درس، ارائه الگوریتمهای عددی و بررسی خطاهای ایجاد شده از حل عددی مسائل است. در خصوص روشهای تکراری، بررسی همگرایی و نرخ همگرایی نیز مورد تاکید می باشند. در این درس سرفصلهای موجود عبارتند از : نمایش اعداد حقیقی، انواع مختلف خطاها، آنالیز خطاها ، حل معادلات خطی، مشتق و انتگرال گیری عددی و حل معادلات دیفرانسیل عددی و ... .
ساختمان داده ها :
در این درس، دانشجویان با آرایه ها ، بردارها، ماتریسها ، صفها و ردیفا، لیستهای پیوندی ، خطی، حلقوی ، روش نمایش و کاربرد لیستهای پیوندی ، درختها و پیمایش آنها، روش نمایش و کاربرد درختها، درختهای تصمیم گیری ، گرافها و نمایش آنها، تخصیص حافظه به صورت پویا و مسائل مربوط آشنا می شوند.
تحقیق در عملیات :
در این درس ، دانشجویان با زمینه تحقیق در عملیات، انواع مدلها و مدلهای ریاضی، برنامه ریزی خطی، شبکه ها و مدل حمل و نقل، سایر مدلهای مشابه، آشنایی با برنامه ریزی متغیرهای صحیح ، برنامه ریزی پویا، برنامه ریزی غیرخطی و مدلهای احتمالی آشنا می گردند.
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد :
کاربرد ریاضی در علوم مختلف انکارناپذیر است. برای مثال مبحث آنالیز تابعی در مکانیک کوانتومی، کاربرد بسیاری زیادی دارد و یا در بیشتر رشته های مهندسی معادله لاپ لاسی که یک معادله ریاضی است، مورد استفاده قرار می گیرد. در جامعه شناسی نیز نظریه احتمال و نظریه گروهها نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در کل باید گفت که همه صنایع ، زیر ساخت ریاضی دارند و به همین دلیل در همه مراکز صنعتی و تحقیقاتی دنیا، ریاضیدانها در کنار مهندسان و دانشمندان سایر علوم حضوری فعال دارند و آنچه در نهایت ارائه می شود، نتیجه کار تیمی آنهاست.
دکتر ریاضی از اساتید دانشگاه در مورد فرصت های شغلی موجود در ایران می گوید: اگر در جامعه ما مشاغل جنبه علمی داشته باشند، قطعا به تعداد قابل توجهی ریاضیدان نیاز خواهیم داشت چون یک ریاضیدان می تواند مشکلات را به روش علمی حل کند. البته این به آن معنا نیست که در حال حاضر هیچ فرصت شغلی برای یک ریاضیدان وجود ندارد اما باید حضور ریاضیدانها در مراکز تحقیقاتی و صنعتی پررنگتر باشد.
هرچقدر که شغل یک فرد تخصصی تر شود، میزان ریاضیاتی که لازم دارد، بیشتر می گردد.
برای مثال یک مهندس الکترونیک از آنالیز تابعی و فرآیندهای تصادفی استفاده می کند و یا یک برنامه ریز پروژه های اقتصادی از مطالب پیشرفته آماری مانند سریهای زمانی ، به عنوان ابزار کار یاری می گیرد. به همین دلیل امروزه تربیت متخصصان علم ریاضی، یعنی افرادی که قادر هستند ریاضیات مورد نیاز را آموزش داده و یا تولید کنند، اهمیت بسیار زیادی دارد. چرا که لازمه پیشرفت در تکنولوژی ، توجه به دانش ریاضی می باشد.
اما یکی از دانشجویان این رشته نظر جالبی در مورد توانایی یک فارغ التحصیل رشته ریاضی دارد: درست است که در جامعه ما مکان مشخصی برای جذب فارغ التحصیلان ریاضی وجود ندارد اما یک لیسانس ریاضی به دلیل نظم فکری و بینش عمیقی که در طی تحصیل به دست می آورد، می تواند با مطالعه و تلاش شخصی در بسیاری از شغل ها ، حتی شغل هایی که در ظاهر ارتباطی با ریاضی ندارد موفق گردد.
توانایی های مورد نیاز و قابل توصیه :
شاید مهمترین توانایی علمی یک دانشجوی ریاضی ، تسلط بر درس ریاضی دبیرستان باشد که این امر صرفا زاییده علاقه شخصی به این درس است.
این رشته نیازمند دانشجویانی است که از نظر ذهنی آمادگی جذب ایده های جدید را داشته باشند و بتوانند الگوها و نظم را درک کرده و مسائل غیرمتعارف را حل کنند. به عبارت دیگر یک روحیه علمی ، تفکر انتقادی و توانایی تجزیه و تحلیل داشته باشند.
از آنجا که ریاضیات ورود به عرصه های ناشناخته و کشف قوانین آن است ، علاقمندی به مباحث ریاضی از همان دوران تحصیل در دبیرستان مشخص می شود. همین علاقمندی است که می تواند راه های بسیار سخت را برای دانشجوی این رشته هموار سازد.
یک ریاضیدان قبل از هرچیز باید جرات قدم گذاری در وادی ناشناخته ها را داشته باشد.
بطور کلی دقت ، تجزیه و تحلیل صحیح و صبر و پشتکار سه عامل اصلی در توفیق داوطلب در این رشته می باشد.
وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر :
دکتر بابلیان معتقد است هر وزارتخانه یا شرکتی نیاز به افرادی دارد که علاوه بر دانستن الفبای کامپیوتر، دارای توانایی تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری مناسب باشند. در این زمینه شرکتها می توانند فارغ التحصیلان ریاضی محض و یا کاربردی را جذب نمایند.
رشته های مختلف ریاضی جایگاه وسیعی در جامعه دارند از آن جمله : تمام رشته های مهندسی ، رشته های مختلف علوم پایه (فیزیک ، شیمی ، زیست شناسی، زمین شناسی)، پزشکی، علوم کامپیوتر، اکتشافات فضایی، بازرگانی، برنامه ریزیهای دولتی، غالب رشته های وابسته به صنعت ، مدیریت و رشته های مختلف کشاورزی به رشته ریاضی وابسته اند و از آن به طور مستقیم استفاده می کنند؛ همچنین بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشور در طرحهای مختلف نظیر: نفت ، پتروشیمی، حمل و نقل و ... ، مستقیم و یا غیرمستقیم از ریاضی استفاده می کنند.
نکات تکمیلی :
گرایشهای مختلف مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری
فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسی ریاضی کاربردی می توانند در مقاطع کارشناسی ارشد در گرایشهای مختلف: تحقیق در عملیات ، آنالیز عددی ، بهینه سازی و نظریه کنترل به تحصیل ادامه دهند. فارغ التحصیلان کارشناسی ریاضی محض و دبیری می توانند در مقاطع کارشناسی ارشد در گرایشهای مختلف آنالیز ریاضی، جبر، هندسه و معادلات دیفرانسیل ادامه تحصیل دهند. در هر یک از گرایشهای یاد شده زیر شاخه های تخصصی تری وجود دارد که در مقطع دکترای تخصصی (P.h.D) و نیز در رساله دکتری به آن پرداخته می شود.
تواناییهای فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری
نظر به این که در مقاطع تحصیلات تکمیلی به جنبه های پژوهشی، تحقیقاتی و کاربردی با دیدی عمیقتر پرداخته می شود، فارغ التحصیلان این مقاطع دارای تواناییهای علمی و تحقیقاتی و محاسباتی زیادی هستند و در کارهای اجرایی نقش مهم و ارزنده ای دارند. در مقطع دکتری، دانشجویان ضمن افزایش مراتب علمی خود در یک زمینه خاص، قدرت ، توان و صلاحیت خود را در جهت انجام طرحهای تحقیقاتی در سطح ملی و منطقه ای افزایش می دهند و قادر به توسعه مرزهای دانش و رفع معضلات علمی و اجرایی از طریق پژوهش می باشند. فارغ التحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی می توانند با توجه به تخصص ویژه خود، در مراکز علمی و پژوهشی، مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و صنایع و مراکز آموزش عالی به عنوان عضو هیات علمی یا عضو پژوهشی جذب گردند.
خوشبختانه با رویکرد صنایع و موسسات به انجام امور تحقیقاتی، هم اکنون امکان جذب بسیاری از فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی رشته های ریاضی ، فراهم شده است.
در ابتدا این ورزش مینتونت نامگذاری شده بود و دلیل انتخاب این نام برای همگان نامعلوم بود. تحت تأثیر محبوبیت فراوان بسکتبال در بین عامه، مورگان تصمیم گرفت برای دانشجویان خود ورزشی را به وجود آورد که بازی از روی تور انجام گیرد و لذت بخش باشد. مورگان با استفاده از تویی توپ بسکتبال که به دلیل سبکی وزن، به دستها آسیب نمیرساند، بازی را شروع کرد. با وجود این که به طور آهسته و کند از Y.M.C.A آغاز شد ولی طولی نکشید که در کلیه شهرهای ماساچوست و نیوانگلند عمومیت یافت. در اسپرینگ فیلد، دکتر ت. آهالستیگ با مشاهده بازی، مینتونت را به والیبال تغییر نام داد، زیرا قصد اساسی از بازی کردن، فرستادن و برگشت دادن (رد و بدل کردن) توپ از روی تور است که کلمه والیبال، در معنا، این نیت را مشخص میسازد. با اینکه والیبال در آغاز ورزشی سالنی بود و در محلهای سرپوشیده انجام میشد و اساسا برای فعالیت های سرگرم کننده پیشهوران و تجار اختصاص یافته بود ولی کمکم به زمینهای روباز کشیده شد و به عنوان یکی از فعالیتهای جالب توجه تابستانی درآمد و به شدّت پیگیری میشد. در آغاز برای بازی والیبال قوانین خاصی تدوین نشده بود، هر فرد و در هر کشوری به میل خود و به طریق مختلف با توپ بازی می کرد. رفتهرفته والیبال در مناطق و نواحی مختلف جهان گسترش مییافت. همچنان که هر ابداع یا اختراعی در آغاز با نواقصی همراه بوده و به مرور زمان تکمیل و رفع نواقص میشود، والیبال نیز از این قاعده مستثنی نبود و کمکم قوانینی برای این بازی وضع شد و روشها و حرکات تکنیکی جایگزین حرکات قبلی گردید. در سال ۱۹۰۰ پذیرفته شد که امتیازات هر ست بازی ۲۱ پوئن (امتیاز) باشد. در سال ۱۹۱۲ سیستم چرخش به تصویب رسید. در سال ۱۹۱۷ پذیرفته شد که هر ست بازی ۱۵ پوئن (امتیاز) باشد. در سال ۱۹۱۸ تعداد بازیکنان هر طرف زمین ۶ نفر پیشنهاد شد، که مورد قبول عامه قرار گرفت. در سال ۱۹۲۱ موافقت شد که هر تیم با سه ضربه توپ را به طرف دیگر بفرستد. در سال ۱۹۲۳ اندازه زمین بازی ۹×۱۸ متر تعیین شد. به مرور در سالهای بعد، قوانین فراوانی برای این بازی وضع شد و در بسیاری از قوانین قبلی نیز تغییراتی حاصل گشت، که هنوز هم این تغییرات (سال ۲۰۰۷) ادامه دارد و هر چهار سال یک بار در کنگره جهانی والیبال تغییراتی در قوانین بازی به تصویب میرسد و در آخرین کنگره جهانی که در سال ۱۹۹۸ میلادی (۱۳۷۷ شمسی) هم زمان با برگزاری چهاردهمین دوره مسابقات والیبال جهانی مردان و سیزدهمین دوره زنان در ژاپن برگزار شد، با تصویب و تغییر قوانین مانند روش امتیازگیری با برد رالی، امتیازات ۲۵ برای ستهای اول، دوم، سوم و چهارم و امتیازات ۱۵ برای ست پنجم و همچنین تصویب بازیکن دفاعی لیبرو، به کار بردن روشهای جدید، دگرگونی و هیجان فراوانی در بازی والیبال به وجود آورده است. اولین کشور خارجی که والیبال را پذیرفت، کشور کانادا و به سال ۱۹۰۰ بود. اساسا نهضت Y.M.C.A (سازمان جوانان مسیحی) در معرفی این ورزش به دیگر کشورهای جهان و گسترش آن، سهم فراوانی دارد. بازی والیبال در پایان سال ۱۹۰۰ به هندوستان و در سالهای ۱۹۰۵ به کوبا، ۱۹۰۹ به پورتوریکو، ۱۹۱۰ به فیلیپین، ۱۹۱۲ به اورگوئه، ۱۹۱۳ به چین و ۱۹۱۷ به ژاپن و به تدریج از سال ۱۹۱۴ به بعد توسط سربازان قوای آمریکا و مستشاران و اشخاص دیگر به کشورهای اروپایی از قبیل فرانسه، چکسلواکی، لهستان، شوروی، بلغارستان و سایر کشورهای اروپایی معرفی شد و گسترش یافت. ولی به سبب بیگانه بودن این ورزش برای اروپاییان، در ابتدا امر قبول آن به کندی صورت میپذیرفت. فرانسه، چکسلواکی و لهستان سه کشوری بودند که قبل از دیگران اقدام به تشکیل فدراسیون ملی والیبال در کشور خود نمودند. کشور شوروی که در سال ۱۹۲۳ اقدام به تأسیس انجمن ملی والیبال نمود، برای پیشرفت و دگرگونی آن فعالیت زیادی به عمل آورد. اصولا شوروی از کشورهایی است که در پیشرفت تکنیک و تاکتیک والیبال و تنظیم قوانین در جهان سهم به سزایی دارد و برای قهرمانی در مسابقات است که قدرت بزرگ جهانی به حساب میآید. کشورهای فرانسه، چکسلواکی و لهستان پس از تشکیل فدراسیون ملی مصمم شدند که با کمک کشورهای دیگر فدراسیون جهانی والیبال را تأسیس نمایند و در سال ۱۹۳۶ به هنگام بازیهای المپیک در برلین آلمان در این زمینه فعالیت زیادی نمودند ولی با آغاز جنگ جهانی دوم و طغیان آن در اروپا اقدامات آنان متوقف شد. به طور کلی تغییرات و پیشرفت والیبال را میتوان به سه دوره تقسیم نمود، دوره اول از سال آغاز تا سال ۱۹۱۸، دوره دوم از سال ۱۹۱۹ تا سال ۱۹۴۶ و دوره سوم از سال ۱۹۴۷ به بعد که تغییرات و پیشرفت اساسی والیبال در دوره سوم صورت پذیرفته است. پس از جنگ جهانی دوم، فعالیتهای فراوان برای حرکت جدید به والیبال مجدداً آغاز شد و اولین مسابقه جهانی در قاره اروپا، بین دو کشور فرانسه و چکسلواکی در شهر پاریس برگزار گردید. پیگیری برای تأسیس فدراسیون جهانی والیبال ادامه یافت. مذاکرات بین سه کشور فرانسه، چکسلواکی و لهستان منتج به موافقت در جهت تشکیل کنگره ویژه برای تأسیس اتحادیه جهانی والیبال گردید. سرانجام در آوریل ۱۹۴۷ کنگرهای با شرکت نمایندگان چهارده کشور از سراسر جهان در پاریس برگزار و موافقت شد، فدراسیون جهانی والیبال (F.I.V.B) تأسیس گردد که این فدراسیون در پاریس تشکیل شد و پل لیبود از کشور فرانسه به عنوان اولین رئیس فدراسیون جهانی والیبال انتخاب شد. به زودی کشورهای زیادی درخواست عضویت خود را برای پیوستن به فدراسیون جهانی والیبال اعلام نمودند که امروز این فدراسیون حدود ۲۱۷ کشور عضو دارد (سال ۲۰۰۷) و بیش از ۲۰۰ میلیون نفر از مردم جهان والیبال بازی میکنند. اولین رئیس انتخابی فدراسیون جهانی والیبال پل لیبود از کشور فرانسه تا سال ۱۹۸۴ (یعنی ۳۷ سال تمام) ریاست فدراسیون جهانی والیبال را با قدرت برعهده داشت و توانست با کمک سایر اعضا، این فدراسیون را در ردیف فعالترین فدراسیونها، و والیبال را در زمره بزرگترین ورزشهای جهانی درآورد. پس از تأسیس فدراسیون جهانی والیبال، کمیتههای مختلفی در داخل آن به وجود آمد و برنامه مسابقات رسمی جهانی تنظیم و آغاز شد. در سال ۱۹۴۹ اولین دوره مسابقات جهانی والیبال برای مردان در پراگ و در سال ۱۹۵۲ دومین دوره مسابقات جهانی مردان و اولین دوره مسابقات جهانی زنان در مسکو برگزار شد. برنامه این مسابقات بطور منظم هر چهار سال یک بار تاکنون در کشورهای مختلف انجام شده است. در سال ۱۹۹۸ دوره چهاردهم مسابقات جهانی مردان با شرکت ۲۴ تیم و دوره سیزدهم مسابقات جهانی زنان با شرکت ۱۶ تیم در کشور ژاپن انجام یافت. (تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران در این مسابقات شرکت نمود) و به سبب اهمیتی که والیبال در بین ورزشها به دست آورد، در سال ۱۹۶۴ مسابقات والیبال مردان و زنان به برنامه بازیهای المپیک ۱۹۶۴ توکیو اضافه شد که تاکنون (سال ۲۰۰۷) در یازده دوره از بازیهای المپیک برنامه های آن با اهمیت خاصی انجام شده است. علاوه بر مسابقات قهرمانی جهان مسابقات والیبال مردان و زنان در سراسر جهان با عنوانهای جام جهانی، لیگ جهانی، قهرمانی اروپا، پان آمریکن، قهرمانی آسیا، بازی های آسیایی، والیبال ساحلی، جهانی دانشجویان (یونیور سیاد)، قهرمانی آفریقا، ارتشهای جهان، گراندپری زنان، راهآهنهای جهان، قهرمانی ناشنوایان، قهرمانی معلولین، پارالمپیک معلولین، قهرمانی کشورهای عربی، چهار تیم برتر، جایزه بزرگ، ستارهها و تورنمنتهای جهانی و دوستانه و غیره در گروه های سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان بطور منظم انجام میشود. در تاریخچه والیبال جهان باید کشور ژاپن را به عنوان دگرگون کننده تکنیکها، تاکتیکها و آمادگی جسمانی در والیبال معرفی نمود
والیبال ایران:
لیگ برتر والیبال ایران به همت استاد ابراهیم نعمتی اولین داور جهانی والیبال ایران در سال ۱۳۵۴ تحت عنوان جام پاسارگاد در زمان ریاست فرهاد مسعودی (رئیس وقت فدراسیون والیبال ایران) با شرکت ۱۲ تیم در یک گروه آغاز و تیم دخانیات تهران، قهرمان شد. این جام در سال ۱۳۵۵ با همان تعداد تیم ادامه یافت که این بار استقلال تهران، قهرمان شد. در سال ۱۳۵۶ مسابقات با شرکت ۱۰ تیم آغاز که به سال ۱۳۵۷ نیز کشیده شد و استقلال بار دیگر بر سکوی اول تکیه زد. در سال ۱۳۵۷ با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران تشکیلات ورزش و والیبال دستخوش تغییراتی شد و لیگ برتر در دستور کار قرار نگرفت. بالاخره در اواخر سال ۱۳۶۸ با انتصاب محمدرضا یزدانیخرم به ریاست والیبال از سوی دکتر حسن غفوریفرد، رئیس وقت سازمان تربیتبدنی تحولات اساسی در ساختار والیبال به وجود آمد و لیگ برتر والیبال توسط سیدرضا هدایتی، هفتمین داور جهانی والیبال که مسئول اجرایی لیگ برتر شده بود، راهاندازی شد. در سال ۱۳۶۸ اولین دوره جام حذفی باشگاههای والیبال ایران در زمان پرویز خاکی رئیس وقت فدراسیون والیبال انجام گرفت که استقلال تهران با غلبه بر تیم گنبد قهرمان شد. دوران ریاست پرویز خاکی از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ بود و مسابقات والیبال ایران به صورت استانی انجام میشد که تهران قهرمان سه دوره لقب گرفت. از سال ۱۳۶۹ لیگ برتر والیبال با شرکت ۱۰ تیم تحت عنوان جام فجر شروع شد و تا سال ۱۳۷۷ که با این نام انجام میشد هر سال تعداد تیمها به صورت عجیبی زیاد یا کم می شد. ۸ تیم، ۱۴ تیم، ۷ تیم، ۹ تیم و... تا اینکه در سال ۱۳۸۳ مسابقات با حضور ۱۸ تیم انجام شد.
ماه رمضان ماهی است که همه به مهمانی خدا می رویم و دراین یک ماهی که در ضیافت الهی هستیم انشاالله که بتوانیم از بهترین نحو ازاین ماه استفاده کنیم
من همیشه زمان های بعد از افطار را خیلی دوست دارم چون حال و هوای خاصی به من می دهد .سریال هایی که در این مدت هم پخش می شود را دنبال می کنم و یک قسمتش را هم از دست نمی دهم
من از سن 12الی 13 سالگی شروع به روزه گرفتن کردم ولی قبل از آن هم یکی در میان روزه می گرفتم
خوشبختانه اولین سالی که من روزه گرفتم در ماه زمستان بود
دوم یا سوم دبیرستان بودم که در ایام ماه مبارک رمضان هم بود بعد از تعطیلی مدرسه در حیاط بادیگر بچه ها مشغول فوتبال بازی کردن می شدیم هیچ وقت یادم نی رود یکی از روزها تا وقت افطار فوتبال بازی کردیم بدون اینکه اصلا خودمان متوجه بشویم یکی از خاطراتی بود که برایم خیلی جالب بود
بالاخره ماه رمضان ماهی است که خداوند درهای رحمتش را به روی بندههایش همه جوره باز کرده است و ما باید بطور احسن از این ماه بهره ببریم
پرسپولیس ای شمع شب افروز عشق ای بهــاریـــن قــصـــه پــیـــروز عــشـق
ای ســرور سـیــنــــه هـای پرز و چـــاک ای نــمـــاد رزم و عــظـــم و حس پــاک
ای ســراســر سـر عــشـــق و شور دل ارتـــــش خــــوش رزم و آهـــوی زبــــل
خــوشــتـریـــن رنــگ مـحـبت در وجـود ای کــه پیـــکــارت تعــصـب می ســرود
بـــا تــو هســتـــم با ای یــــار نفـیـــس پرسپولیسم پرسپولیسم پرسپولیس
مــستـطـیل سبـز جـولان گـاه توســت صــدر جــدول قــهـــرمــانـی راه تـوست
قـــدرتـــت را بــر حـــریـفــان چــیـره کن یـا علــی گـو چــشــم دونـان خیره کن
یا عـــلی گـویان به هـشت میدان تبار فـجــر و پـیــروزی ز هــر مــیـدان بـسـاز
هشت میـــدان پـیـش پایــت خـرد کن هر یکــی از بــهـــر خــود یــک بــرد کن
اس اس اهـــــواز را از جـــا بـــــکــــــن آن ســپـــاهــان را گــلــی زیـبــا بـــزن
فجــــر و ســایــپـــا و صبا مدهوش کن آن ابــومـسـلـم همـی بی هـوش کن
پاس را تیـــری بـــــزن چـــون آرشـــی ذوب آهــن ذوب کن چــــون آتـــشــی
پر تــوان ظـــاهــر شـــو هــنــگام نبرد چون دل شـیــران چــونان همواره مرد
یا علـــی گــویان بیـــا شــــادی بخــر جـــــــام زریــــــن را ز سر بـالــا بـبـــر
چــنـــگ و عـود و ضرب را بر کف بگیر خــوش نـــواز و بــهـــر ما هــادف بگیر
زین طــرب عــاشق دلـان را شاد کن قــدرتــت را خـــوب مـــن فریــــاد کـن
جـــان مولـــا غیـــرتـــت را رو نـــمــــا خـــوش نـشیـن بر صدر جدول دل ربا
حـــــق نــگهدارت عـــلی یادت بدان می توانی گر بخواهی قهرمان
01.قل مراد میره تعلیم رانندگی ،ازش میپرسن چطور بود ؟
میگه خوب بود اما مربیم خیلی مذهبی بود چون هر طرف میپیچیدم می گفت یا حسین
2.قل مراد دعا میکرده میگفته: خدایا مرا نیامرز ...
ازش می پرسن چرا اینجوری دعا می کنی؟
میگه: دارم شکسته نفسی می کنم
3.قل مراد میره پرنده فروشی طوطی بخره ، یه جغد بهش میندازن .
میاد خونه.. بعد یه مدتی دوستش میاد پیشش میگه: طوطیت حرف هم میزنه؟
میگه: حرف نمیزنه، ولی خوب دقت میکنه
4.به قل مراد میگن پاشو سحره.
.
میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم
5.به قل مراد میگن "تور" را تعریف کن؟
میگه: تور مجموعه سوراخهایی هستند که با طناب به هم وصل شدهاند
8.یه روز آشغالی میاد دم درخونه قل مراد میگه آقا آشغال دارید؟
قل مراد داد میزنه ، خانم، تو خونه آشغال داریم؟
زنش میگه آره آره داریم....!!!
قل مراد میگه آره داریم، نمی خوایم
9.قل مراد دلش میگیره
محلول لوله بازکن میخوره
109.از قل مراد می پرسن نظرت درباره بند گردنیه موبایل چیه ؟
میگه خیلی خوبه .
فقط موقع شارژ چند ساعتی آدمو علاف میکنه
11.به قل مراد میگن یخچالتون چرا برفک میزنه ؟
میگه لابد بازم آنتنش کج شده.
12.از قل مراد می پرسن قوی ترین حیوون چیه؟
می گه: مورچه
می گن: واسه چی مورچه؟
می گه: یک روز یه مورچه رفت تو پریز برق.. اومدم با میخ درش بیارم. یه لگدی به من زد که 6 متر پرت شدم عقب...
13.ا س ام اس قل مراد به نامزدش :
در قلب منی هرگز
14.قل مراد از یه نفر میپرسه آقا قبله کدوم طرفه ؟
یارو میگه از این طرف .
قل مراد میگه :یعنی هنوز باید خیلی برم ؟!
15. به قل مراد میگن :اگه بهت توهم دست بده چه می کنی ؟؟
میگه : من دست نمیدم
16.قل مراد میره خواستگاری
دختر رو می بینه ازش خوشش نمیاد
میگه: ما می ریم یه دوری می زنیم بر می گردیم
17.قل مراد میره دزدی، صاحبخونه پا میشه میگه کیه اون جا؟
قل مراد میگه: هیشکی، گربهست، بععععع
18.قل مراد دندون طلا میکاره ....شب توی گاو صندوق می خوابه
19.
قل مراد رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ،
توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟
طرف می گه : نه
از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟
اون یکی هم می گه نه.
بعد قل مراد بلند میشه می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن
20.قل مراد خواب می بینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته؛
از خواب که پا می شه می بینه زنش کنارشه ؛
میگه : اه ! باز خر شدم save نکردم
21.قل مراد تو خیابون یه زنه رو ماچ می کرده پلیس میاد میگه چه غلطی داری می کنی؟
میگه: معلم کلاس اولمه
قل مراد آهنگ خالی گوش می کرده میزنه زیر گریه
میگن چرا گریه می کنی؟
با بغض میگه آخه خواننده ش لاله
23.یه روز قل مراد با سامسونت بیرون میاد ....
همه بهش میخندند
می دونین چرا؟
چون سامسونت رو تو سبد گذاشته بود
24.از قل مراد میپرسن حمام چند بخشه.؟
میگه 2 بخش. زنونه.. مردونه
25.
قل مراد می ره تو دل طبیعت
. هضم می شه
26.
به قل مراد می گن اگه رئیس جمهور بشی چیکار می کنی؟
. میگه اول دست خودم رو توی شرکت نفت بند می کنم...
27.
قل مراد ماه رمضون میره خونه دوستش می خوابه
دوستش بهش میگه سحر صدات کنم؟؟
می گه نه همون قل مراد صدام کنی بهتره!!
28.به قل مراد میگن اگه آب نبود چی میشد؟
میگه اونوقت شنا یاد نمی گرفتیم بعد غرق میشدیم.
29.
وقتی البرادعی رفته بود تهران قل مراد ازش پرسید: مگه شما دکتر نیسیتی؟
البرادعی گفت: درسته، من دکترم.
قل مرادگفت: آخه دیوونه پس چرا توی آژانس کار می کنی؟
30.
سفره دل قل مراد رو باز میکنن میبینن توش نون و پیازه
31.به قل مراد می گن : از مسافرت چی آوردی ؟
می گه : تشریف
32.قل مراد قبر کن بوده ، یه روز داشته یه مرده را خاک می کرده که یهو مرده زنده میشه و همه فرار می کنن .
بعد از یکی دو دقیقه قل مراد داد می زنه : برگردید برگردید ، نترسید ، کشتمش ..
33.قل مراد داشت آب جوش می ریخته توی باغچه !
بهش می گن : چرا آب جوش می ریزی تو باغچه ؟؟
می گه : آخه چای کاشتم !
34.به قل مراد می گن : اگه حالت تهوع بهت دست داد، چیکار می کنی ؟
می گه : منم بهش دست میدم !!!
35.قل مراد رادیو لوژیست بوده به مریض می گه :
تو عکستون یک شکستگی بزرک در دنده ی راستتون دیدم اما اصلا نگران نباشید خودم با فتو شاب (photoshop) درستش کردم !
36.قل مراد یه پازل رو در عرض 2 سال می چینه ، بهش می گن چرا اینقدر طولش دادی ؟
می گه : نه بابا تازه خوبه ! روش نوشته 3 تا 5 سال !
37.قل مراد می ره تو یه کتابفروشی ....
میگه : آقا پوستر منو داری ؟
کتابفروش می گه : نه
قل مراد می گه : ها !!! تو هم تموم کردی ؟
38.قل مراد یه سی دی می خره، می بینه سوراخه ، میره پسش می ده !!
39.قل مراد به تاکسی می گه : آقا چند می گیری منو برسونی به راه آهن ؟
راننده می گه : 1000 تومن .
قل مراد می گه واسه چمدونام چند می گیری ؟
راننده می گه : هیچی .
قل مراد می گه : پس چمدونام رو ببر من هم اومدم .
40.قل مراد می خواسته بمیره وصیت می کنه من که مردم یه میلیون خرجم کنین،
وقتی می میره پسرش یه میلیون " خر " جمع می کنه
41.از قل مراد پرسیدند : فاصله میان خنده و گریه چیست ؟
او جواب داد : انسان با چشم گریه می کند و با دهان می خندد،
فاصله میان دهان و چشم هم دماغ است !
42.قل مراد می ره مسجد وقتی میاد بیرون می بینه کفشش نیست
می گه : 4 حالت داره :
1 نیامدم
2بدون کفش اومدم
3 اومدم رفتم
4 بعدا میام
43.قل مراد می ره نانوایی ، نانوا می گه : هر کسی اومد بگو پشت سرت نایستد ، نون نمی رسه.
قل مراد هم هر کی می اومده می گفته بیا جلوی من بایست ، پشت سرم نون نمی رسه !
44.قل مراد می ره مکه برعکس همه طواف می کنه ...
بهش می گن : چرا برعکس طواف می کنی ؟
می گه : شما از اون ور دنبالش کنین من از این ور می گیرمش
45.به قل مراد می گن : با ماتیز جمله بساز
می گه : دیشب دزد اومد خونمون .
می گن : این که ماتیز نداشت !
می گه : خوب ما تیز بودیم گرفتیمش
46.قل مراد با خدا قهر می کنه ، صبح که از خونش میاد بیرون می گه : به امید بعضی ها !
47.به قل مراد می گن : بیا اینجا به انگلیسی چی می شه ؟
میگه : کام هیر .
می گن : حالا برو اونجا به انگلیسی چی می شه ؟
می گه : می رم اونجا می گم کام هیر . . . !!!!
48.به قل مراد می گن : چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش ؟؟؟؟
می گه : وقتی که روی اره نشستم .
49.قل مراد صد هزارتا صلوات نذر می کنه
موقع بازی استقلال ، پرسپولیس می ره ورزشگاه آزادی می گه : جمیعاْ صلوات
08:38:22
استقلال تهران با پیروزی خود و نتایج عجیبی که درهفته پایانی لیگ رقم خورد، هشتمین قهرمان لیگ برتر ایران لقب گرفت. این درحالی است که آبیپوشان پایتخت با 70 گل زده و 34 گل خورده (تفاضل مثبت 36) آمار بهترین خط حمله و دفاع را در میان دیگر تیمهای لیگ به خود اختصاص دادند.
رقابتهای لیگ هشتم در حالی پایان یافت که تلخ و شیرینیهای زیادی داشت. قطعا این لیگ برای "امید خورج" با سه بار اخراج با کارت قرمز خاطرات تلخی را به همراه داشته است. همچنین مس کرمان و صبای قم نیز به دلیل کمترین باخت در خانه و کمترین شکست در جریان رقابتها جزو ترینهای لیگ هشتم بودند.
آرش برهانی از استقلال تهران با 21 گل زده آقای گل لیگ و پتروویچ و جانواریو با 9 و 8 پاس، بهترین آمار پاس گل را در این دوره از رقابتها داشتهاند. وحید طالبلو هم البته به همراه چندین بازیکن دیگر با انجام 32 بازی بیشترین تعداد مسابقه را انجام دادهاند.
به نقل از ایسنا، استقلال تهران همچنین به همراه ذوبآهن بیشترین پیروزی را با 19 برد در 34 مسابقه داشته است و البته باز هم به همراه این تیم اصفهانی از مجموع 17 بازی و کسب هفت برد، آمار بیشترین پیروزی خارج از خانه را از آن خود کرده است.
اکنون پس از پایان نگاهی آماری به عملکرد تیمها و بازیکنان حاضر در این رقابتها میاندازیم:
* بداخلاقترین بازیکن:
محمد مطوری (پیام): 13 کارت زرد، یک کارت قرمز
محمدرضا خلعتبری (ذوب آهن اصفهان): 11 کارت زرد
محمد آقامحمدی (استقلال اهواز): 10 کارت زرد
* بیشترین تعداد اخراج:
امید خورج (پاس همدان): سه کارت قرمز
* بد اخلاقترین تیم:
پیام خراسان ـ 87 کارت زرد و 4 کارت قرمز
* بیشترین بازی:
مرتضی اسدی (صبای قم): 32 بازی
مرتضی ابراهیمی (مس کرمان): 32 بازی
وحید طالبلو (استقلال تهران): 32 بازی
مهدی رحمتی (مس کرمان): 31 بازی
* بیشترین پاس گل:
اسماعیل فرهادی (ذوب آهن اصفهان): 9 پاس گل
محمدرضا خلعتبری (ذوبآهن اصفهان): 9 پاس گل
ایوان پتروویچ (پرسپولیس): 9 پاس گل
جانواریو (استقلال تهران): 8 پاس گل
حسن اشجاری (ذوب آهن اصفهان): 8 پاس گل
* بهترین عملکرد در بیرون خانه:
استقلال: 17 بازی، هفت برد، پنج باخت، پنج مساوی، 26 امتیاز
ذوبآهن اصفهان: 17 بازی، هفت برد، پنج باخت، پنج مساوی، 26 امتیاز
فولاد خوزستان: 17 بازی، هفت برد، پنج باخت، پنج مساوی، 26 امتیاز
* بیشترین زمان بدون برد:
برق شیراز: 27 هفته، 202 روز
سایپا: هشت هفته، 68 روز
مقاومت شهید سپاسی شیراز: چهار بازی، 24 روز
* بیشترین بازی بدون گل زده:
ابومسلم: 15 بازی بدون گل زده
ملوان انزلی: 13 بازی بدون گل زده
مقاومت شهید سپاسی شیراز: 12 بازی بدون گل زده
* بیشترین هفته بدون باخت:
مس کرمان: 13 بازی = 101 روز
استقلال تهران: هفت بازی = 64 روز
* بهترین عملکرد در خانه:
مس کرمان: 17 بازی، 13 برد، چهار مساوی، بدون باخت، 43 امتیاز
استقلال تهران: 17 بازی، 12 برد، چهار مساوی، یک باخت، 40 امتیاز
* بیشترین باخت متوالی:
برق شیراز: 11 هفته
* بیشترین برد متوالی:
استقلال: پنج هفته
* ترینهای هشتمین دوره لیگ برتر:
نخستین گل: پژمان نوری (پرسپولیس تهران) در دقیقه 43 بازی مقابل سایپا
آخرین گل: مصطفی چترآبگون (پاس همدان) دقیقه 3+90 بازی مقابل داماش گیلان
نخستین بازی: سایپا کرج - پرسپولیس تهران
آخرین بازی: هشت دیدار هفته سی و چهارم همزمان برگزار شد
بهترین گلزن: آرش برهانی (استقلال تهران) با 21 گل زده
بهترین خط حمله: استقلال تهران با 70 گل زده
بدترین خط حمله: ملوان بندرانزلی با 31 گل ده
بهترین خط دفاع: استقلال تهران و سپاهان اصفهان با 34 گل خورده
بدترین خط دفاع: داماش گیلان با 56 گل خورده
بیشترین امتیاز: استقلال تهران و ذوب آهن اصفهان با 66 امتیاز
کمترین امتیاز: برق شیراز با 24 امتیاز
بیشترین برد: استقلال تهران و ذوب آهن اصفهان با 19 برد
کمترین برد: برق شیراز با پنج برد
بیشترین تساوی: صبای قم با 17 تساوی
کمترین تساوی: استقلال اهواز با هفت تساوی
بیشترین باخت: برق شیراز با 20 باخت
کمترین باخت: صبای قم با پنج باخت
بهترین تفاضل گل: استقلال تهران با تفاضل گل 36+
بدترین تفاضل گل: استقلال اهواز و برق شیراز با تفاضل گل 19-